شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI)

رشد و موفقیت نهایی شرکت‌ها مستلزم هماهنگی عملکرد کسب کار با نتایج مورد انتظار است و این نتایج تنها زمانی حاصل می‌شود که شرکت شما به طور پیوسته با اهداف کسب‌وکار سروکار داشته باشد.

اگر کسب‌وکاری بخواهد اهداف خود را به شیوه‌ای واضح، قابل‌سنجش و قابل‌دستیابی تعریف کند، نیاز به مجموعه‌ای مفید و مؤثر از «شاخص‌های کلیدی عملکرد» دارد. این مفهوم بخش مهمی از اطلاعات مورد نیاز برای تعیین و توضیح چگونگی پیشرفت شرکت در جهت دستیابی به اهداف کسب‌وکار را تجمیع و بررسی می‌کند. در واقع شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIs) مفاهیمی قابل اندازه‌گیری هستند که شرکت برای تعیین اهداف عملیاتی و استراتژیک خود به آن اهمیت می‌دهد. متأسفانه اغلب سازمان‌ها کورکورانه شاخص‌های کلیدی عملکرد شناخته‌شده در صنعت را می‌پذیرند و سپس تعجب می‌کنند که چرا این شاخص‌ها موجب موفقیت و اعمال تغییرات مثبت نمی‌شود. یکی از مهم‌ترین جنبه‌های این شاخص که اغلب هم نادیده گرفته می‌شود این است که از جنس «تعامل و ارتباط» هستند؛ به همین ترتیب از سازمانی به سازمان دیگر و حتی از تیمی به تیم دیگر می‌تواند متفاوت باشد.

در تعیین KPI ها به موارد زیر توجه ویژه داشته باشید:

۱. به اطلاعات و داده‌های کسب‌وکار توجه داشته باشید
عدم سرمایه‌گذاری بر جمع‌آوری داده‌های دقیق کسب‌وکار – فراتر از گزارش‌های مالی– منجر می‌شود که صاحبان کسب‌وکار بر اساس احساسات هیجانی و یا فرضیات ذهنی خود تصمیم بگیرند.

۲. توجه داشته باشید که شاخص‌ کلیدی عملکرد با معیار (متریک‌ها) متفاوت‌ است:
تفاوت ظریفی بین شاخص‌های کلیدی عملکرد و معیار یا سنجه‌ها وجود دارد. به یاد داشته باشید که تمام KPI ها می‌توانند معیار باشند اما تمام معیارها، لزوماً شاخص عملکردی نیستند.

۳. این شاخص‌ها به شما کمک می‌کنند تا بتوانید اهداف را اندازه‌گیری کنید:
توجه داشته باشید که شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) را با اهداف اشتباه نگیرید. شاخص‌های کلیدی عملکرد، اهداف نیستند اما می‌توانند در سنجش اهداف به شما کمک کنند.

۴. شاخص‌های کلیدی عملکرد به تعلق‌خاطر سازمانی در کارکنانتان کمک می‌کند:
بر اساس آمار موسسه گالوپ، فقط ۳۳ درصد از کارکنان در ایالات‌متحده (و ۱۵ درصد کل کارمندان در سراسر جهان) خود را “درگیر، مشتاق و متعهد و متعلق” به سازمانشان می‌دانند.

۵. با استفاده از شاخص‌های کلیدی عملکرد می‌توانید کارکنان را با اهداف سازمان مرتبط سازید.

۶. شاخص‌های کلیدی عملکرد بخشهای مختلف سازمان را منسجم می‌کند.

۷. شاخص‌های کلیدی عملکرد بستری برای یادگیری فراهم می‌کنند
در واقع داده‌هایی که توسط شاخص‌های کلیدی عملکرد سنجیده می‌شوند، مکالمات مهمی را بین کارمندان و همچنین بخش‌های مختلف سازمان به وجود می‌آورند که موجب یادگیری متقابل می‌شود.

۸. شاخص‌های کلیدی عملکرد «پاسخگویی» را تشویق می‌کنند
شاخص‌های کلیدی عملکرد به شما نشان می‌دهند که ضعف عملکردی به دلیل نارسایی سازمانی است یا از ضعف کارمند نشأت می‌گیرد

۹. سازگاری و پیوستگی
شاخص‌های کلیدی عملکرد باید متناسب با تغییرات سازمانی به‌روز شوند. این موضوع برای نظارت بر اهداف استراتژیک بلندمدت ضروری است.

اگر صدها معیار مهم در کسب‌وکارتان داشته باشید، یعنی هیچ‌کدام مهم نیستند؛ بنابراین در انتخاب درست و به‌جا شاخص‌های کلیدی عملکرد وسواس به خرج دهید.

نوشته: دکتر مهدی جعفری منش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *